عنوان گزارش : گزارش تخصصی مشاور مدرسه بالا بردن سطح سلامت مدرسه
فایل: (Word) قابل ویرایش
تعداد صفحات: ۲۵
سلامتی، مهمترین عامل پیشرفت و ضامن بقای جامعه است. طراحی، تدبیر و اجرای برنامه های توسعه در بعد بهداشتی، اعم از بهداشت جسمی و روان، پس از خانواده باید در مدارس پایه ریزی گردد. چرا که در ایران کودکان از شش سالگی وارد مدرسه میشوند و اکثر آن ها وقتی از مدرسه بیرون میآیند که به بزرگسالی رسیده اند. بنابراین طبیعی است که انتظار داشته باشیم، این مدت طولانی بر تک تک آن ها اثر عمیق گذاشته باشد. بنابراین با توجه به طولانی بودن دوران تحصیل و باتوجه به حساس بودن کودکی و نوجوانی باید انتظار داشت که مدرسه بتواند در تضمین بهداشت روانی دانشآموزان یا ایجاد دشواری های رفتاری برای آنان نقش مهمی داشته باشد. اینجانب مشاور مدرسه………. در پژوهش حاضر سعی بر این داشته ا م تا عوامل تأثیر گذار بر بهداشت روانی در مدارس همچون ؛ محیط فیزیک مدرسه، نقش معلمان و نقش بهداشت روانی مسؤولین مدرسه در ارتقای سطح بهداشت روان دانشآموزان، همچنین ویژگی های افراد سالم از نظر روانی و نشانه های هشدار دهنده برای ضعف روانی که در افراد میتوان مشاهده کرد و در پی آن کمکهایی که معلمان و معاونین در ایجاد سلامت روان دانشآموزان میتوانند داشته باشندو مواردی از این دست را مورد بررسی قرار داده ام. باشد که با استفاده از نتایج این پژوهش بتوانم به یاری خداوند متعال یاری رسان معلمان و دانشآموزان این مرز و بوم باشمگزارش تخصصی مشاور مدرسه بالا بردن سطح سلامت مدرسه
یکی از مکان هایی که فعالیت بهداشت روان در آنجا میتواند مفید باشد، مدارس است. مدارس با در بر گرفتن بخش عظیمی از جمعیت آینده ساز جامعه، به عنوان یک مرکز فرهنگی، اجتماعی مهم در جامعه مطرح میباشد. در عصر ما هدف از مدرسه رفتن صرفا انباشتن مطالب در ذهن نیست، بلکه پروش همه جانبه شخصیت دانشآموز میباشد. در این میان عوامل آموزشی مهمترین و موثرترین افراد در هر موسسه تربیتی است. آنها مرجع واقعیت برای کودک و نوجوان هستند، بنابراین به دلیل اهمیت آنها، بویژه در نظر دانشآموزان، از آنها انتظار میرود که با شناخت دقیق دانشآموز و کشف مشکلات آنها، موقعیت های آموزشی را به گونه ای ترتیب دهند که احساس رضایتمندی را در دانشآموزان به وجود بیاورند. از آنجایی که کشور ما یکی از جوان ترین جوامع دنیاست و در آن بیش از ٢٠ میلیون کودک و نوجوان زندگی میکنند و بخش عظیمی از این جمعیت کثیر در مدارس ابتدایی تحصیل میکنند، لذا میتوان گفت که بهترین موقعیتی که میشود با آنها ارتباط منسجم و منظمی برقرار کرد، از طریق دستگاه تعلیم و تربیت است (محمدرضا شرفی، ١٣٧٢. )
تامین بهداشت و سلامت روحی و اخلاقی کودکان و نوجوانان که قریب یک سوم جمعیت کل کشور را تشکیل میدهند، یکی از وظایف اساسی دست اندرکاران مسائل تربیتی و بهداشتی است و با توجه به نتایجی که عدم ارضای نیازهای کودکان و نوجوانان به بار میآورد و با عنایت به این امر که پیشگیری همیشه ارزان تر و آسان تر از درمان است. دست اندرکاران امور فرهنگی کشورمان خصوصا معلمان به دلیل ارتباطات گسترده با اقشار کودکان و نوجوانان جامعه، میتوانند از یک سو موجبات پیشگیری از مشکلات و اختلالات و نابسامانیهای روانی کودکان و نوجوانان را فراهم آورند و از سوی دیگر، مراتب رشد و شکوفایی استعدادهای آنان را هر چه بیشتر مهیا سازند.
این سوال مطرح است که حمایت معلمان و سایر عوامل آموزشی از دانشآموزان تا چه حد است و تا چه حدی به نیازهای روانی- اجتماعی دانشآموزان توجه دارند و جایگاه آنها در تامین بهداشت روانی کودکان و نوجوانان کجاست؟ حل مشکلات تربیتی از عهده یک نفر و حتی یک سازمان به تنهایی انتظار نمیرود. به جهت آنکه یک فرد خاص آن مشکل را به وجود نیاورده است. پس هماهنگی نهادهای تربیتی امری الزامی است (محمدرضا شرفی، ١٣۶٨. )
والدین در ارضای نیازهای روانی- اجتماعی کودکان و نوجوانان نقش کلیدی دارند، خانواده در دو زمینه مشخص باید فعالیت نماید، اول ارضای نیازهای بدنی و مادی کودکان و نوجوانان و دوم ارضای نیازهای روانی آنها، چگونگی پاسخگویی خانواده به این گونه نیازها، بنیان شخصیتی فرد را بنا میکند (همان منبع. ) خانواده به لحاظ پایگاه عاطفی که دارد، باید کودک و نوجوان را در پناه خود بگیرد و تجربیات و آمادگیهای لازم را برای او تامین نماید. اگر والدین با فنون تربیت کودک آشنا گردند و نیازهای کودکانشان را بشناسند، اولا انتظاراتشان از کودکان در حد معقول خواهد بود، ثانیا نقش خود را به عنوان پدر یا مادر، بهتر درک و ابقا خواهند نمود، ثالثا در ایجاد رابطه با فرزندان موفق تر خواهند بود (عبدالله شفیع آبادی، ١٣۶٨. )
اغلب والدین از منفیگرایی فرزندان خود، رنج میبرند و آن را یک حادثه بزرگ و صرفا مرتبط با خود تلقی میکنند، حال آنکه به اقتضای سن بلوغ، بیشتر این امور طبیعی، مرحله ای، گذرا و موقت است. لذا با شناخت ابعاد روحی کودک یا نوجوان، از ایجاد فضایی با ابرهای سنگین و تیره بر روابط او و دیگران، جلوگیری نموده واقع بینی، جایگزین بد بینی شده و حسن تفاهم به جای سوء تفاهم بر این روابط حاکم میشود (محمدرضا شرفی، ١٣٧٢. )
نقش والدین در ارضای نیازهای روانی- اجتماعی کودکان و نوجوانان، نقشی بارز و مهم است ولی لازم است که ذکر شود در حقیقت کودکان و نوجوانان مدت زیادی از وقت خود را در مدرسه صرف میکنند و به تحصیل مشغول میباشند لذا، دومین پایگاه اصلی برای ارضای نیازهای روانی- اجتماعی آنها، مدرسه است.
مدرسه علاوه بر نقش آموزشی، نقش تربیتی و پرورشی نیز دارد و به عنوان یک نهاد پرورشی میتواند کاستیهای بهداشت روان آنها را جبران کرده و آنها را در مسیر جاده سلامتی از نظر روان و ثبات شخصیتی سوق بدهد. امروزه بیشتر روانشناسان تربیتی معتقدند که کارکنان مدرسه در سلامت روان دانشآموزان دارای نقش حساسی هستند. این مطلب مبتنی بر این فرض است که جوامع هرگز به اندازه و تعداد کافی دارای متخصصان سلامت روان نخواهند شد تا برای کمک به جمعیت روز افزونی که نیاز به خدمات دارند، تکافو کند، بنابراین باید تاکید وتوجه را روی کوشش هایی در جهت پیشگیری از عدم سلامت روان قرار داد. (شکوه نوابینژاد، ١٣۶٧. )
مدرسه به منزله پلی است که دانشآموز را با جامعه مربوط میکند. مدرسه میتواند از دانشآموز، فردی موثر، فعال و مفید به حال جامعه تربیت کند. در این صورت ما مرهون مدرسه و نظام تعلیم و تربیت موفقی خواهیم بود که توانسته باشد در امر پرورش نیروی انسانی، به موقع و صحیح اقدام نماید. مدارس ترمیم کننده شخصیت دانشآموز خود باخته و احیا کننده جان های آنها هستند، لکن با درایت و تدابیری که مسئولان مدارس وجهه همت خود ساخته اند، میتوان شخصیت آنان را پرورش داد. (محمدرضا شرفی، (. ۱۳۷۲
رضایت خاطر دانشآموز وقتی تامین میشود که بداند او در مدرسه و کلاس خود میتواند رغبت ها و نیازهایش را کشف و ارضا کند و آنها را به طرز مطلوب، رشد و گسترش دهد. مدرسه همواره باید در نظر داشته باشد که دانشآموز، نیازهای اجتماعی و تفریحی مشروعی دارد که باید ارضا شوند، وگرنه به ضررش تمام میشود و اگر مدرسه از کمک به ارضای این نیازها کوتاهی و غفلت کند، تمام وظایفش را انجام نداده است و مقصر به شمار میرود. (علیاکبر شعارینژاد، ١٣٧١. )
محیط مدرسه به لحاظ ویژگیها و هدف های خود از حساسیت خاصی برخوردار است، چرا که به لحاظ مدت زمانی که کودک و نوجوان، اوقات مفید خود را در آن به سر میبرند، اهمیت داشته و در این مورد، اولین محیط بعد از خانه محسوب میشود. (علی میرزا بیگی، ١٣٧١. )
شایان ذکر است که فقط در ارتباطات کلامی نمیتوان به دانشآموز شخصیت داد و آن را در حد شعار خلاصه نمود، بلکه در مسئولیت سپاری، شرکت دادن دانشآموز ان در فعالیت های فوق برنامه مدرسه، فعال نمودن آنان در زمینه های ورزشی، برگزاری جلسات بحث و گفتگو و نظرخواهی از آنان در اموری که مربوط به خود نوجوانان است، گام هایی هستند که به طور واقع بینانه، به گسترش شخصیت آنان و جذب نیروهای خلاقشان در اداره جامعه منجر میگردد. قطعا اگر دانشآموزان در برخی از تصمیم گیریهای مدرسه، شرکت داشته و نظر خود را بیان نمایند، در مسئولیت های ناشی از آن و نیز توسعه وجدان اجتماعی آنان، بسیار نقش خواهد داشت. (علیاکبر شعارینژاد، ١٣٧١. )
مدرسه نقش سازنده و انکار ناپذیر در تکوین شخصیت و رشد تن و روان کودک و نوجوان دارد و به جرات میتوان گفت که پیشرفته ترین ملت ها، دارای بهترین و عالیترین مدارس میباشند. (محمدپارسا، ١٣۶٨) آموزش و پرورش صحیح، مستلزم شناخت و توجه مناسب به نیازها و انگیزه های فراگیر بوده و رشد و شکوفایی استعدادها و تربیت عاطفی، عقلانی، اخلاقی و الهی، ارتباط عمیقی با نحوه شناخت و پاسخگویی به نیازهای روانی دارد.
پاسخ به نیازهای روانی، علاوه بر تامین بهداشت روانی، وسیله ای مناسب جهت پیشبرد اهداف آموزشی و تربیتی و رشد شخصیت فراگیر میباشد. چرا که توجه به انگیزه های اساسی فراگیران و تنظیم برنامه درسی و آموزشی هماهنگ با آن، موجب موفقیت بیشتر در امر آموزش خواهد شد. از این رو ضمن توجه به موارد فوق الذکر، جهت ارضای نیازهای روانی لازم است معلم و سایر عوامل از برخوردهایی توام با تفاهم و احترام و محبت سود جویند. انتظارآنها از پیشرفت دانشآموزان، هماهنگ با ویژگیهای سنی و فردی آنان باشد و در این زمینه، فعالیت های مورد علاقه فراگیران، به تدریج از هدف های ساده به پیچیده تر هدایت شود. چنان که امکان موفقیت دانشآموزان در انجام فعالیت های مورد نظر و ابراز خود به شیوه های طبیعی ممکن باشد، به تقویت اساس ارزشمندی (عزت نفس) و اعتماد به نفس آنان منجر میگردد. (علی میرزابیگی، ١٣٧١. ) بهداشت روانی همان سلامت فکر و قدرت سازگاری فرد با محیط و اطرافیان است. همچنان که از جسم خود مراقبت میکنیم روح خود را نیز باید مقاومت تر کنیم تا زندگی بهتری داشته باشیم. در زندگی «چگونه بودن » خیلی مهم تر از «بودن یا نبودن » است. ایجاد فرصت برای شکوفایی استعدادها، توانایی ها و کنار آمدن با خود و دیگران یکی از اهداف مهم و اساسی بهداشت روانی است. جوامع مختلف سعی میکنند تا سیاست های مربوط به بهداشت روانی را سازماندهی کنند. اصل کلی در این تلاش، سالم سازی محیط فردی و اجتماعی است که افراد جامعه را در بر میگیرد. این نگرش حکم میکند که خانواده ها بیش از پیش با بهداشت روانی خانواده و چگونگی پیشگیری و درمان بیماری های روانی آشنا شوند.
اینجانب……. مشاور آموزشگاه…………… شهرستان… هستم بنده دارای…. سال سابقه خدمت در آموزش و پرورش میباشم. در سال تحصیلی اخیر با توجه به اینکه سطح سلامت روانی دانشآموزانم برایم خیلی اهمیت داشت تصمیم گرفتم با اجرای یک پژوهش در قالب گزارش تخصصی تاثیر مدرسه را بر روی این موضوع بررسی نموده و از طریق راهکار های مختلف و جذاب فاکتور هایی را که بر روی این قضیه تاثیر دارند را مورد پژوهش قرار دهم.
تغییرات ناگهانی و گسترده ای که در جنبه های جسمانی، روانی و اجتماعی زندگی دانشآموز ایجاد میشود مرحله ای بحرانی را ایجاد میکند که طبعاً مشکلات و ناسازگاری هایی را به همراه خواهد داشت.
بنابراین با توجه به اهمیت دوران کودکی و نوجوانی، شناخت اصولی و علمی این مرحله، جهت پیشگیری از نابه هنجاری ها و مشکلات ناشی از این بحران از طریق ارائه اطلاعات و آگاهی لازم به آنان و کسب مهارتهای مورد نیاز جهت مقابله با مشکلات ناشی از این تغییرات توسط آنان امری بسیار حساس و مهم تلقی میشود. یکی از برنامه های پیشگیرانه در این زمینه که در سطح جهان مورد توجه است آموزش بالا بردن سطح بهداشت روان میباشد. تاثیر این آموزش در زمینه های گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است که به نتایج مثبتی نیز دست یافته اند. کاملاً واضح است که اگر اهداف فوق میسر شوند راهی روشن و هموار جهت انتقال از دوره کودکی به نوجوانی که مرحله شکوفایی توانایی استعدادها و اندیشه های نو میباشد، فراهم میگردد. این امر موجبات تکامل فردی و اجتماعی تک تک افراد جامعه را فراهم میسازد که در نهایت به پیشرفت جامعه در ابعاد گوناگون منتج میشود.
مدرسه و محیطهای آموزشی کانون توجه صاحبنظران سلامت روان هستند. از این رو که این محیط با گروههای سنی که به عنوان گروههای حساس شناخته میشوند سروکار دارند. علاوه بر اینکه سنین دبستان به عنوان سنینی شناخته میشود که پایه ریزی شخصیت افراد در بزرگسالی در این سنین روی میدهد. مساله قابل توجه این است که این دسته از گروههای سنی بیشتر اوقات خود را در این مدارس و محیطها میگذرانند و روشن است که فضای این موقعیتها تاثیرات مهمی بر سلامت افراد در بزرگسالی دارد.
بر این اساس صاحبنظران مسائل روانی در کنار توصیه به خانواده ها در جهت شناخت عوامل موثر در بهداشت روانی و تامین آن، مراکز آموزشی و مدارس توجه خود قرار میدهند و ایجاد آشنایی و رعایت این عوامل را در مدارس اکیدا توصیه میکنند.
رسیدن به اهداف آموزشی که مدارس به عنوان اهداف اساسی خود به آنها توجه دارند مستلزم تامین بهداشت روانی دانشآموزان است. تحقیقات متعدد نشان میدهد که سلامت روانی دانشآموزان با پیشرفت تحصیلی آنها رابطه دارد. و دانشآموزانی که به نحوی از مشکلات روانی یا از فقدان بهداشت روانی مناسب رنج میبرند اغلب با افت تحصیلی مواجه هستند. بنابراین ضروری به نظر میرسد جهت تامین شرایط مناسب برای نیل به اهداف آموزشی، تربیتی و تضمین سلامت افراد در جامعه در سنین مختلف اعمال شیوه های مناسب جهت تامین بهداشت روانی در مدارس مدنظر قرار گیرد.
محیطی که در آن دانشآموزان به کسب علم و آموزش مشغولند همچون تمام محیطهای دیگر که بر رفتار فرد موثر است رفتار و سلامت روان آنها را تحت تاثیر قرار میدهد. روشن است محیط فیزیکی مدرسه از جمله شرایط ساختمانی، نور، رنگ، بهداشت محیط در سلامت روان دانشآموزان تاثیر گذار است. از اینرو ضروریست که در جهت ارتقاء بهداشت روانی دانشآموزان تامین شرایط فیزیکی مناسب مورد توجه قرار گیرد و از آنجایی که قسمت عمده ساعات روزانه دانشآموزان در محیط مدرسه میگذرد شرایط نامناسب فیزیکی مثل ناکافی بودن نور، سیستم گرمایش و سرمایش نامناسب، امنیت ساختمان و… بسیار حائز اهمیت است.
در تامین بهداشت روانی دانشآموزان، توجه به بهداشت روانی مسئولین و کارکنان مدارس نیز حائز اهمیت است. علاوه بر تاثیر الگویی مسئولین مدرسه بر رفتار دانشآموزان نوع ارتباطی که با دانشآموزان برقرار میکنند میتوانند سودمند یا بر عکس مخل بهداشت روانی دانشآموزان باشد. از اینرو لازم به نظر میرسد تامین بهداشت روانی مسئولین مدرسه و گزینش افراد سالم مورد توجه قرار گیرد.
مشاور نقطه مرکزی در تامین بهداشت روانی مدرسه به شمار میرود. مشاور با شناسایی عوامل مخل بهداشت روانی و عوامل ارتقا دهنده بهداشت روانی سعی در ایجاد فضایی سالم در مدرسه مینماید. علاوه بر نقش الگودهی، مشاوره میتواند الگویی برای معلمان دیگر باشد با شناسایی دانشآموزان مشکل دار و کمک به رفع مشکل آنها و شناخت سایر عوامل و با استفاده از امکانات موجود به ارتقای سطح بهداشت روانی مدرسه میپردازد. مشاور معمولا مورد توجه معلمین و دانشآموزان بوده و اغلب به عنوان ارائه دهنده راه حلهای مفید برای اهداف آموزشی و تربیتی از او یاری جسته میشود. بکارگیری مشاورین فعال گامهای اساسی در بهبود شرایط و فضای روانی مدارس هستند.
پر رنگ تر و پر بار تر کردن نقش مدرسه در بالا بردن سطح سلامت روانی در دانشآموزان
بررسی سطح روانی دانشآموزان در مدرسه
بکار بردن روش هایی برای بالابردن سطح سلامت روانی دانشآموزان در مدرسه
ارائه راهکار و پیشنهاد به سایر همکاران برای بالابردن سطح سلامت روانی در دانشآموزان
در مقایسه با شاخص باید مدرسه به عنوان مکانی امن و پربار که تاثیر زیادی در بالا بردن سلامت روانی دانشآموزان ایجاد کند، شود.
پس از تبیین موضوع برای بدست آوردن میزان سلامت روان دانشآموزان به وسیله پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (-Gha٢٨) در مدرسه عمل نمودم، که این پرسشنامه دارای چهار مقیاس ذیل میباشد:
– (اضطراب): در واقع اضطراب بیشتر به حالت هیجانی- نگرانی و دلواپسی به علت خطری نامعلوم مربوط میشود. علائم آن عبارتست از احساس داغی- احساس سرگیجه یا سبکی سر، احساس بی ثباتی، لرزش دست ها، چهره برافروخته، نگرانی در مورد اتفاقات بد، وحشت زدگی، عصبی بودن، احساس از دست دادن کنترل و ناتوانی در رسیدن به آرامش. (کلینکه، ترجمه محمدخانی، ١٣٨٠)
اضطراب شامل احساس عدم اطمینان، درماندگی و برانگیختگی فیزیولوژیکی میشود، شخصی که مضطرب است از بی قراری و تحریک پذیری شکایت میکند. اغلب در به خواب رفتن مشکل دارد. به آسانی خسته میشود، دل آشوبه و سردرد، تنش عضلانی و اشکال در تمرکز دارد. در کل علائم رایج اضطراب و توصیف های افراد دچار اضطراب شدید از وضع خود عبارتند از «عصبی بودن، آرام و قرار نداشتن، تنش، احساس خستگی، سرگیجه، تکرر ادرار، تپش قلب، بی حالی، تنگی نفس تعریق، لرزش، نگرانی و دلهره، بی خوابی، اشکال در تمرکز و گوش به زنگ بودن » (نجاریان و همکاران، ١٣٧١، ص ٣۵٩)
منظور از اضطراب در این پژوهش نمره زیر مجموعه اضطراب از پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ است که آیتم های عبارتند از: بی خوابی در هنگام نگرانی، بیدار شدن در هنگام خواب احساس تحت فشار بودن، عصبانیت و بدخلقی، هراسان و وحشت زده بودن، عدم توانایی انجام کار و دلشوره داشتن و عصبی بودن که کسب نمره پایین در این عامل نشانه سلامت روان است. (استورا، ترجمه: دادستان، ١٣٧٧)
– (افسردگی): یکی از اختلالات شایع در دانشآموز ان افسردگی است. تشخیص افسردگی مزمن مستلزم وجود چند نشانه به مدت دو هفته است: برحسب راهنمای تشخیص اختلالات روانی (انجمن روانپزشکی آمریکا ١٩٩۴) نشانه ها عبارتند از:
١. خلق افسرده و غمگین
٢. عدم احساس علاقه یا لذت
٣. تغییر معنادار در وزن و اشتها
۴. بی خوابی یا پرخوابی
۵. بی قراری یا کندی روانی- حرکتی
۶. خستگی یا از دست دادن انرژی
٧. احساس بیهودگی یا احساس گناه
٨. اهش توانایی تفکر یا تمرکز
٩. افکار متناوب و مکرر مرگ یا افکار خودکشی گرا/ طرح ریزی/ اقدام جهت خودکشی
تشخیص افسردگی در کودکی و نوجوانی مشابه بزرگسالان است اما وجود نشانه ها در آنها به شکل متفاوتی است. (بلاکمن، به نقل از استانارد، ٢٠٠٠)
گزارش تخصصی مشاور مدرسه بالا بردن سطح سلامت مدرسه
گزارش تخصصی مشاور مدرسه بالا بردن سطح سلامت مدرسه
گزارش تخصصی مشاور مدرسه بالا بردن سطح سلامت مدرسه
گزارش تخصصی مشاور مدرسه بالا بردن سطح سلامت مدرسه
گزارش تخصصی مشاور مدرسه بالا بردن سطح سلامت مدرسه
گزارش تخصصی مشاور مدرسه بالا بردن سطح سلامت مدرسه
گزارش تخصصی مشاور مدرسه بالا بردن سطح سلامت مدرسه
گزارش تخصصی مشاور مدرسه بالا بردن سطح سلامت مدرسه
گزارش تخصصی مشاور مدرسه بالا بردن سطح سلامت مدرسه
گزارش تخصصی مشاور مدرسه بالا بردن سطح سلامت مدرسه
گزارش تخصصی مشاور مدرسه بالا بردن سطح سلامت مدرسه