عنوان گزارش : بررسی وضع موجود تربیت بدنی دانش آموزان و ارزیابی آن
نوع فایل : (Word) قابل ویرایش
تعداد صفحات: ۱۷
همگام با دگرگونیهای شئون مختلف اجتماعی بالاخص در امر تربیت بدنی و نشان دادن جایگاه آن در تربیت رسمی الزامی است.(بررسی وضع موجود تربیت بدنی دانش آموزان و ارزیابی آن)
حقیقت این است که درس تربیت بدنی با نارسائیها و کاستیهای فراوانی روبرو است و آنچنان که شایسته است، از ارزش لازم و کافی برخوردار نمی باشد و همتراز سایر دروس از اهمیت یکسانی برخوردار نیست، طبعاً تاثیرات آن نیز ناکافی و زود گذر است بیشتر فعالیتهای تربیت بدنی در جهت قهرمان پروری صورت میگیرد که تعداد محدودی از دانشآموزان در آن شرکت میکنند و کلاً هدفهای اصلی تربیت بدنی فراموش شده است.
دانستن مسائل و مشکلات کیفیت و کمیت عوامل تاثیر گذار میتواند سیمای موجود درس را مشخص نماید و زمان برنامه ریزان تربیت بدنی میتوانند بخوبی و با دقت برنامه ریزی نمایند که در سطح کشور و کلیه استانها اطلاعات لازم موجود باشد و این امر ضرورت و اهمیت تحقیقات را دو چندان میکند.
اینجانب……………………………….. در این گزلرش به بررسی وضع موجود درس تربیت بدنی و مشکلات آن میپردازم.
حضور تاریخی تربیت بدنی در برنامههای درسی مدارس و سایر نهادهای رسمی و غیررسمی اجتماعی گویای این حقیقت است که تربیت بدنی آزمون زمان را پشت سر گذارده و به عنوان یک فعاّلیت آموزشی و پرورشی پذیرفته شده است. به راستی شواهد علمی بسیاری وجود دارد که بر نیاز اساسی کودکان، نوجوانان و جوانان به آموزش تربیت بدنی و نقش یک زندگی فعّال و سهم تربیت بدنی در آن و همچنین لزوم تشویق کودکان به شرکت در ورزشها تأکید دارد.
در نیمه دوم قرن بیستم شواهد بسیار قوی پزشکی و سایر شواهد علمی در تأیید وجود درس تربیت بدنی به عنوان یک درس اساسی در برنامه درسی مدارس ارایه شد که این شواهد مبانی علمی سنگ زیربنای “فرد فرهیخته در تربیت بدنی” و شرکت منظّم و مادام العمر در فعالیتهای بدنی را تشکیل میدهد. تربیت بدنی آن قدر مهّم است که تشکیلات آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل (یونسکو) در منشور خود به سال ١٩٧٨ جایگاه آن را به عنوان یکی از “حقوق اساسی بشر” به رسمیت شناخت و خواستار فراهم آوردن فرصتهای آموزشی برای آن در سیستمهای آموزشی کشورها گردید (ماده ١) و از کشورها خواسته شد تا با اختصاص جایگاه شایسته و مهم در نظام آموزشی، تربیت بدنی و ورزش را ارتقاء بخشند (ماده ٢).
همچنین مادّههای ۴ و ۵ منشور یونسکو بر تأمین نیروی انسانی کافی و متخصّص برای درس تربیت بدنی، برنامه ریزی درسی جامع الاطراف و فراهم آوردن امکانات و ابزارهای لازم برای درس تربیت بدنی و ورزش تأکید دارند. علاوه بر این ها، حمایت پژوهشی، اطلاع رسانی کافی و حمایت وسایل ارتباط جمعی، مقامات دولتی و نهادهای تخصّصی غیردولتی نیز به صورت یک کوشش هماهنگ در جهت ارتقای درس تربیت بدنی خواسته شده است (مواد ۶ و ٨). امّا علی رغم حضور تاریخی و شواهد فراوان علمی و پذیرش ماهیّت تربیت بدنی به عنوان نیاز دانشآموزان و یک فعالیت آموزشی، تربیت بدنی برای سیاست گزاران در مدارس بسیاری از کشورها اولویت به شمار نمی آید و به نظر میرسد که این درس در مدارس این گونه کشورها در خطر قرار دارد. درس تربیت بدنی در ایران نیز در طول تاریخ ٨٠ ساله خود دستخوش فراز و نشیبهای فراوانی شده است.
این درس که در بدو قانونی شدن آن به سال ١٣٠۶ شمسی توسط مجلس شواری ملی سابق روزی ١ ساعت در برنامه درسی همه پایههای تحصیلی دبستانی و دبیرستانی قرار گرفت، همواره با کمبود معلمان متخصّص و امکانات فیزیکی و ابزار و وسایل ورزشی و از همه مهّم تر کاهش زمان از ١ ساعت در روز به ٢ ساعت در هفته در مدارس روبه رو بوده و علی رغم تلاش هایی که برای تربیت معلم صورت پذیرفته است، کمبود معلم متخصص هنوز به چشم میخورد. همچنین امکانات فیزیکی و ابزار و وسایل لازم نیز هیچ گاه در حد قابل قبول نبوده است. اگر چه عواملی مانند ناپایداری بخش مدّیریت تربیت بدنی در سطح وزارت آموزش و پرورش از جمله تحولات نگران کننده ای است که هر چند سال یکبار اتفاق میافتد، اما نشانههای مثبتی نیز از توجه به اهمیت تربیت بدنی مشاهده میشود از جمله مصوبه هیات دولت در مورد افزایش ساعت درس تربیت بدنی که پس از گذشت ٧ سال هنوز روی کاغذ قرار دارد و به مرحله عمل در نیامده است.
نشانههای نگرانی در مورد سرنوشت درس تربیت بدنی در سایر کشورها نیز در نشریات آنها و همچنین همایش هایی که در این مورد تشکیل شده است، به عنوان مثال در جی لانگ استرالیا به سال ١٩٩١ تحت عنوان بحران در تربیت بدنی و در اورلاندو در ایالات متحده آمریکا به سال ١٩٩٢ که بیانگر مشکلات تربیت بدنی در مدارس آمریکا بود، به خوبی مشاهده میشود.
در این پژوهش کوشش شده است تا با توجه به مدارک و شواهد موجود، عملکرد یادگیری در حیطه تربیت بدنی در وضعیت مطلوب با عملکرد یادگیری در این حیطه در وضعیت موجود بررسی و مقایسه شود و با مشخص شدن تفاوتهای موجود بین این دو وضعیت، نقاط قوت و ضعف مشخّص گردد. همچنین با بررسی نقش مؤّلفههای پنج گانه در فرآیند آموزش تربیت بدنی سعی شده است تا پیشنهادها و راه کارهای برون رفت از وضعیت کنونی و نزدیک شدن به وضع مطلوب ارایه شود.
تحلیل و ارزیابی وضع مطلوب و موجود تربیت بدنی به منظور تعیین نقاط قوّت و ضعف و تبیین آنها با توجه به محیط یادگیری.
١. وضع مطلوب تربیت بدنی با توجّه به عملکرد یادگیری کدام است؟
٢. وضع موجود تربیت بدنی با توّجه به عملکرد یادگیری کدام است؟
٣. نقاط قوّت و ضعف تربیت بدنی چیست؟
۴. نقاط قوّت و ضعف تربیت بدنی به کدامیک از مؤلفههای پنج گانه مرتبط است؟
۵. چالشهای مقدماتی تربیت بدنی و راه کارهای احتمالی آنها کدام است؟
تحقیق حاضر با استفاده از مدارک و اسناد موجود در حیطه تربیت بدنی در کشور، برخی از پژوهشهای انجام شده در سطح بین المللی و داخلی و نیز مبانی نظری مرتبط با این ساحت، بررسی و تحلیل شده است.
رویکرد مورد استفاده در این مطالعه از نوع سیستمی است و در آن، عملکرد یادگیری در دو وضع مطلوب و موجود، مورد بررسی و مقایسه قرار میگیرد. پس از مشخص شدن نقاط قوت و ضعف، آن گاه، نوبت به تبیین این نقاط قوت و ضعف میرسد و در انجام این کار، از محیط یادگیری (عوامل درون دادی و فرایندی) استفاده شده و در نهایت، هریک از این نقاط قوت و ضعف به یکی از مؤلفههای اصلی آموزش و پرورش نسبت داده میشود.
نقات قوت :
١. وجود ساختار مدیرّیت مجزا در وزارت آموزش و پرورش، که تنها مختص درس تربیت بدنی است و میتواند بر تمام جنبههای این درس در وزارتخانه تأثیرگذار باشد و آن را حمایت کند.
٢. دارا بودن برنامه درسی مکتوب که مورد تصویب شورای عالی آموزش وپرورش نیز قرار گرفته است.
٣. وجود اعتبارات مستقّل از سایر بخشهای آموزش و پرورش، که این هم تنها مختص درس تربیت بدنی است.
۴. جایگاه مشخص در برنامه درسی مدارس به عنوان یک درس رسمی، که زمان مختص به خود را دارا میباشد.
۵. تربیت بدنی تنها درسی است که به پرورش بعد فیزیکی و حرکتی دانشآموزان میپردازد و در فضایی که تأکید همواره بر بی حرکتی و فعالیت ذهنی است، امکان فعالیت بدنی و یادگیری حرکتی را برای آنان فراهم میآورد و این ویژگی آن را از سایر دروس متمایز میسازد.
۶. وجه تمایز یا به عبارتی نقطه قوت دیگر در درس تربیت بدنی آن است که کلاس تربیت بدنی، جلوه گاه بروز عواطف و احساسات و رفتارهای اجتماعی است و در عین حال مکانی برای یادگیری این گونه رفتارها به شمار میآید، در حالی که همان گونه که عنوان شد، در سایر کلاسها تأکید بر فعالیت ذهنی است و بروز عواطف جایگاه چندانی ندارد.
٧. تأمین بخشی از نیاز فیزیولوژیکی دانشآموزان به حرکت برای حفظ سلامت آنان
همچنین بخوانید:
نقات ضعف :
١. پایبند نبودن مدیران تربیت بدنی آموزش و پرورش به اهداف، رویکردها و راهبردهای علمی تربیت بدنی در جهت ارتقای سطح دانش، مهارت، نگرش و آمادگی جسمانی همه دانشآموزان و پرداختن به برنامههای جنبی و فوق برنامه، مانند مسابقات، جشنوارهها و اعزام تیمهای ورزشی به خارج از کشور که بیشتر جنبه تبلیغاتی دارند و معدودی از دانشآموزان را تحت پوشش قرار میدهند.
٢. عدم ثبات در ساختار مدیریت تربیت بدنی در آموزش و پرورش به ویژه پس از پیروزی انقلاب که دوباره به صورت معاونت تربیت بدنی و در زمان طولانی تر در حد اداره کل تربیت بدنی و زیر مجموعه معاونت پژوهشی سابق و کنونی اداره شده است.
٣. مدیریت جزیره ای در وزارت آموزش و پرورش، به این معنی که تصمیم گیریها در معاونتهای مختلف بعضاً مانع فعالیت سایر معاونتها میشود و چون برای بخشهای مهمّی از مقرّرات تربیت بدنی مانند اعتبارات، برنامه ریزی درسی و تأمین نیروی انسانی در سایر معاونتها تصمیم گیری میشود، ناهماهنگی بین این بخش ها، گاهی باعث عقیم ماندن یا ناکارآمدی برنامه میشود.
۴. همسویی خواستههای مدیران تربیت بدنی، داوران، مربیان تیمهای ورزشی، رسانهها و خبرنگاران در دامن زدن هر چه بیشتر به تنور مسابقات (که یک فعالیت فوق برنامه است) و ایجاد این نگرش نابه جا که کار تربیت بدنی آموزش و پرورش تنها اجرای مسابقات است، که این همسویی به ارایه چرخه معیوب مسابقات، المپیادهای ورزشی، جشنوارهها و صرف اعتبارات سایر بخشهای تربیت بدنی در این گونه فعالیتها منجر میشود.
۵. نگاه ضعیف به تربیت بدنی از سوی مسیولان رده بالا در وزارت آموزش وپرورش (به جز برخی برهههای زمانی). به عنوان مثال، در اهداف آموزش و پرورش، که از سوی شورای عالی آموزش وپرورش منتشر شده است، تنها چند هدف خرد آن هم در محدوده زیستی در مورد تربیت بدنی عنوان شده است، حال آن که تربیت بدنی علاوه بر بعد جسمانی، اهداف گسترده ای را در حیطههای اجتماعی، عاطفی و شناختی دارا میباشد.
۶. تبین شاخصهای نامناسب مانند تعداد مدالهای کسب شده از مسابقات جهانی دانشآموزان و غیره در برنامههای پنج ساله وزارتخانه که به هیچ عنوان نشانه رشد واقعی تربیت بدنی نمی باشند.
٧. اجاره اماکن ورزشی مختّص دانشآموزان (سالن ها، استخرها و زمینهای ورزشی) به گروههای بزرگسال غیردانشآموز به منظور کسب درآمد از سوی مناطق آموزش و پرورش.
٨. نامتناسب بودن فضاهای بسیاری از مدارس برای برگزاری کلاس درس تربیت بدنی.
٩. کمبود ابزارها و وسایل ورزشی لازم برای برگزاری کلاس درس تربیت بدنی.
١٠. متخصّص نبودن برخی از معلمان تربیت بدنی (افراد با تحصیلات نامرتبط)
١١. کم توجهی برخی از مدیران و مسیولان مدارس به اهمّیت درس تربیت بدنی که با رفتارهایی از قبیل اختصاص ساعات نامناسب به این درس یا برگزاری درس تربیت بدنی چند کلاس، به طور همزمان و یا اختصاص ساعت درس تربیت بدنی به سایر دروس به ویژه در هنگام فصل امتحانات نمود پیدا میکند.
١٢. ناکافی بودن زمان درس تربیت بدنی در هفته برای حفظ و توسعه آمادگی جسمانی دانشآموزان و کسب مهارتهای ورزشی با توجه به نتایج پژوهشهای انجام شده در کشور و خارج از کشور.
١٣. جابه جایی اعتبارات تربیت بدنی و صرف آن در امور دیگر توسط مدیران ارشد وزارتخانه.
مدیریت :
مدیریت مستقل در سطح وزارتخانه برای تربیت بدنی همانند تیغ دو لبه است که اگر به درستی مورد استفاده قرار گیرد، بسیار سودمند و اگر درجای خود استفاده نشود، مخرّب و ویرانگر خواهد شد.
نخست ذکر این نکته لازم است که مدیریت تربیت بدنی، جزیی از مدیرّیت کلان آموزش و پرورش است ؛ بنابراین بخشی از اقدامات آن (مفید یا زیانبار) از سطوح بالاتر نشاْت میگیرد. اولین آفت در این زمینه، تغییرات متعدد در ساختار مدیریتی است که هر بار تا مدتی طولانی فعالیتهای این بخش را به حالت رکود در میآورد و احتمالاً برخی برنامهها را دچار تغییراتی مینماید.
دوم آن که اگر مدیریت تربیت بدنی از برنامه مدونی که با توجه به اهداف و استانداردهای تربیت بدنی تدوین شده باشد، تبعیت ننماید، تصمیم گیریهای خود سرانه در همه فعالیتهای تربیت بدنی پیش میآید. مؤلفه مدیریت با توجّه به اختیارات آن نسبت به سایر مؤلفه ها، اولویت قطعی دارد. چرا که مدیر میتواند سایر مؤلفهها مانند نیروی انسانی، منابع مالی و تحقیق و توسعه را دستکاری کند.
به عنوان مثال، در مدیریتهای گذشته در بسیاری از موارد، افراد بسیار کم تجربه در بخش ستادی در پست هایی به کار گمارده شده اند که نیاز به بیش از بیست سال تجربه در آموزش و پرورش دارد. در چنین مواردی، معمولاً پس از این که مدیر دوره مدیریتش تمام میشود، افرادی که همراه با وی آمده اند در اداره رسوب میکنند و تا سالها باقی میمانند، که این خلاف اصول مدیریت است.
همچنین مدیر میتواند منابع مالی را در غیر جای خود و در جهت فعالیتهای فوق برنامه، نمایشی و تبلیغی به کار گیرد، که زیانهای آن قابل جبران نیست. در بخش تحقیق و توسعه نیز دیده شده است که مدیران و حتی معاونان وزیر اغلب در رأس شوراهای پژوهشی قرار میگیرند و با اعمال نظریات شخصی طرحهای پژوهشی را به سوی فعالیتهای مورد نظر سوق میدهند. پژوهشگران نیز در ازای این لطف نام معاون یا مدیر کّل مربوط را به عنوان ناظر تحقیق و یا حتّی محقق روی جلد تحقیق خود میآورند. به این ترتیب و با ادامه این چرخه معیوب نام یک مدیر کل که با کار تحقیق آشنایی ندارد، پس از ۴ سال روی ٢٠ جلد تحقیق آورده میشود. در چنین شرایطی آخرین موضوعی که مورد توجه قرار دارد، لزوم تحقیق و فایده آن برای آموزش و پرورش است.
بررسی وضع موجود تربیت بدنی دانش آموزان و ارزیابی آن
بررسی وضع موجود تربیت بدنی دانش آموزان و ارزیابی آن
بررسی وضع موجود تربیت بدنی دانش آموزان و ارزیابی آن
بررسی وضع موجود تربیت بدنی دانش آموزان و ارزیابی آن
بررسی وضع موجود تربیت بدنی دانش آموزان و ارزیابی آن
بررسی وضع موجود تربیت بدنی دانش آموزان و ارزیابی آن
بررسی وضع موجود تربیت بدنی دانش آموزان و ارزیابی آن
بررسی وضع موجود تربیت بدنی دانش آموزان و ارزیابی آن
بررسی وضع موجود تربیت بدنی دانش آموزان و ارزیابی آن
بررسی وضع موجود تربیت بدنی دانش آموزان و ارزیابی آن